می بیاور که ننازد به گل باغ جهان هر که غارتگری باد خزانی دانست
من تاکنون در جاهای مختلف کار کرده و مسئولیتهای متفاوت داشته ام.وجه مشترک تمام این مسئولیتها این بوده که پایان همه آنها را خود انتخاب کرده ام که این هم جز لطف خدا و دعای خیر پدر و مادر و برادر و خواهران و همسر و نیز تلاش خودم در انجام وظیفه نبوده است.در تمام این سالها تلاش کرده ام لااقل در انجام وطیفه خود کوتاهی تکنم.و مهم تر از همه اینکه حق کسی را ضایع نکنم . ولی از آنجا که هیچ انسانی کامل نیست من بی مقدار نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تحقیقا مرتکب خطا و اشتباه نیز شده ام .ولی خدا را گواه می گیرم که در هیچ مقطعی از زندگی کاری خود جز به عدالت و اجرای آن فکر نکرده و جز بر اساس مقررات عمل نکرده ام. شاید به این علت که همنام عادلترین حاکم تاریخ هستم. ولی گفتم من هم انسانی ناقصم و عیوب خاص خود را دارم. پس اگر سهوا در حق کسی جفایی شده پوزش خواسته و آماده جبرانم . آخر من به قارعه اعتقاد دارم.و مهم تر از این این اعتقای را دارم که یک روز اجبارا راهی را خواهیم رفت بی بازگشت و با سرمایه اعمال.