سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و جابر پسر عبد اللّه انصارى را فرمود : ] جابر دنیا به چهار چیز برپاست : دانایى که دانش خود را به کار برد ، و نادانى که از آموختن سرباز نزند و بخشنده‏اى که در بخشش خود بخل نکند ، و درویشى که آخرت خویش را به دنیاى خود نفروشد . پس اگر دانشمند دانش خود را تباه سازد نادان به آموختن نپردازد ، و اگر توانگر در بخشش خویش بخل ورزد درویش آخرتش را به دنیا در بازد . جابر آن که نعمت خدا بر او بسیار بود نیاز مردمان بدو بسیار بود . پس هر که در آن نعمتها براى خدا کار کند خدا نعمتها را براى وى پایدار کند . و آن که آن را چنانکه واجب است به مصرف نرساند ، نعمت او را ببرد و نیست گرداند . [نهج البلاغه]

تلنگر

امروز یکی از دوستان فرهیخته که انصافا علاوه بر رشته تخضصی خود در  شعر و علوم انسانی گنجینه ذیقیمتی از  اطلاعات دارد در ضمن صفای باطن و ظاهر آرامبخشش  به انسان تسلای خاطر میدهد را زیارت کردم و بحث از هوش هیجانی شد که قبلا در همین مقوله قدری نوشته بودم.خلاصه قسمت قبل این بود که نقش هوش هیجانی در زندگی و پیشرفت انسان بسیار بیشتر از بهره هوشی است  و قابل اکتساب و تغییرپذیر بوده و تحت تاثیر محیط و تربیت است.دو فرق عمده نیز با بهره هوشی دارد یکی اینکه قابل تغییر است و دوم اینکه به انسان میگوید کجا میخواهی برسی در حالیکه هوش عمومی میگوید کجا میتوانی برسی.اما هوش هیجانی یک اصل زیربنایی دارد  و آن شناخت است.شناخت و آگاهی خود و شناخت محیط پیرامون و قدرت برقراری ارتباط با جهان اطراف.شاید این مهم بنیادی ترین و ارزشمندترین قدم در پیشرفت انسان است.من کیم؟چه تواناییهایی دارم؟ چه استعدادهایی در من نهفته است؟خودم و دیگران چه انتظاراتی از من دارند؟الگوهای من کیستند؟با چه چیزهایی به آرامش میرسم؟آرامش چیست؟آرامش چه رابطه ای با مدرک و امکانات دارد؟اینها سوالهایی است که باید جواب دهین و البته بسیاری سوالات دیگر. در آخر بد نیستم یادی از شیخ اجل کنیم:-) بخسبند خوش روستایی و جفت      به نازی که سلطان  در ایوان نخفت




علی ::: پنج شنبه 92/11/17::: ساعت 11:44 عصر

برف آمد برف سپید و چه نرم و آرام بسان پرسفید قو با آرامش بر موی لطیف خردسالان و سر بی موی بزرگسالان و کلاه آنانکه بر سر کلاه داشتند بر روی چمن و شاخهای بدون برگ درختنا و دشت و صحرا و صخره های کوهستان نشست و با آمدن خود لبخند را بر لبان کوچک و بزرگ و شهری و روستایی و کشاورز و باغدار و همه وهمه نشاند:.عده ای از جمله کودکان برف بازی کردند و آدم برفی درست کردند و به شادی پرداختند.برف یا همان رحمت سفید الهی نازل شده از آسمان حال مهمان ماست تا ذره ذره آب شود و به بطن زمین فرو رود تا از آب ناشی از دوب شدن آن فردا درختان باز سبز شده و علفها روییده و گلها عنچه داده  تا با عطر خود مشام همه را نوازش دهند تا درختان میوه های رنگارنگ دهند تا همه باز بهار را تجربه کنند و با شادی کشاور به هلهله زندگی بپردازند. جدا که چه قدرتی دارد این خداوند حکیم.




علی ::: پنج شنبه 92/10/19::: ساعت 11:19 عصر

شاید کتاب کیمیاگر  را خوانده باشید مطلبی از این کتاب برداشت کردم در بخشی از آن که نمیدانم شما به آن توجه کرده اید یانه؟آن مطلب این است که یک روز کیمیاگر که از ماندن در واهه خسته و عصبانی شده بود از روی بی حوصلگی از چادر خود بیرون آمد که دوست خود را که خرما در دست داشت و از آن میخورد دید که به سمت خود می آید.فریاد زد کی جنگ پایان میپذیرد؟کی طوفان شن تمام میشود؟ونهایتا کی ما از اینجا خلاص میشویم؟؟ در جواب همه این سوالات دوست فقط میگفت خرما بخور.کیمیاگر فریاد زد چیه همه اش میگی خرما بخور خرمابخور.دوستش جواب داد فعلا خرمای شیرین و پرانرژی داریم چرا نخوریم و انرژی نگیریم که درمقابل طوفان هم مقاوم باشیم.بیا عزیز بیا حال را دریابیم. آینده نامشخص را ول کن حال را  دریاب گذشته هم گذشت خرما بخور




علی ::: جمعه 92/10/13::: ساعت 1:9 عصر

بازهم پایین افتادن آخرین برگهای زردرنگ از شاخه سرد درخت توت کهنسال وسط حیات قدیممان که بوی مادر بزرگ و پدربزرگ و پدر و عمو و مادرم رامیدهد به ما یادآوری میکند که یلدا بی تعارف ازمیان شاخه هایی لختی که سرما برگهایش را سرد و خشک کرده و باد هرکددام را به گوشه برده بود خود را نمایان ساخت.یلدا به قولی بلند ترین شب سال است اما چون میآید بایذ برود.چون بسیاری  یلداها آمده ان و با همه طولانی بون رفته اند.اما انسان هنوز بر لب جوی نشسته و فقط به گذران بودن آن فکر میکند. بلند شو نگذار آخرین برگ امید از درخت مانده عمرت بیافتد.امروز اولین روژ بقیت عمر ماست پس به جای نگریسن به جوی آب در نهر زندگی شنا کنیم. یلداا مبارک. عمرتان یلدایی باطعم شیرین سیب شاد زندگی




علی ::: جمعه 92/9/29::: ساعت 2:41 عصر

به نظر بسیاری از  محققین و دانشمندان مهم ترین کشف بشر هیچکدام از موارد بیان شده نبوده بلکه کشفی در حوزه روابط انسانی و اجتماعی بوده است،به دیگربیان مهم ترین کشف بشر د طول تارخ توانایی برقراری ارتباط با محیط پیرامون و با دیگر افراد و جوامع میباشد،چرا که از این رهگذر هم انسان میتواند از تجربیات دیگران و هم  تواناییها و سرمایه های محیطی بهرهمند شده و استعدادهای خود را شکوفا کند و هم با برقراری ارتباط مناسب از کشفیات دیگران بهره مند گرذ




علی ::: شنبه 92/9/23::: ساعت 12:7 صبح

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 35


بازدید دیروز: 6


کل بازدید :83379
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<